وحشت دارند
از گيسويت
از صداي خنده هايت
از سفيدي دندان هايت
از نمايش
پيچ و تاب تنت
از رقص موزون
لبانت،
وحشت دارند
از صداي گامهايت
بر سنگفرش خيابانها
از طنين فريادت
در ميدانها،
وحشت دارند
من وحشت را
از لحن صدايشان
كلمات نوشته هايشان
بيرنگي چشمانشان
و گاز گرفتن رقبايشان
سدرگمي جناحهايشان،
حس ميكنم ، ميبينم.
از تو "زن برابري طلب"
وحشت دارند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar