Welcome to my world/ به دنیای من خوش آمدید

Welcome to my world/ به دنیای من خوش آمدید



دنیایی به دور از تعصب، حسادت، تنفر و ناامیدی، این دنیایی است پر از عشق و عشق به انسان. دنیای امید به فردایی بهتر. دنیای تلاش برای بهتر زندگی کردن، برای بیشتر یاد گرفتن. دنیایی آزاد و برابر همچون آمال و آرزوهایم







fredag 24 juni 2011

اعدام عملی شنیع و ضد انسانی است

پنجشنبه 14 اسفند 1382

چرا مجازات اعدام؟ منوجهر ماسوري


چرا باید مجازات اعدام وجود داشته باشد؟ آیا مجازات اعدام برای جرم خاصى است؟ موافقین مجازات اعدام چه استدلال های دارند؟ چرا مخالفت با مجازات اعدام؟ آیا اگر کسى جنایتى فجیع مرتکب شده باشد، مستحق اعدام نیست؟ قصاص در کجای این موضوع، معنا پیدا مى کند؟ حق خانواده مقتول چه مى شود؟ آیا جنسیت، سن، رنگ پوست، مذهب و نژاد متهم در موضوع تغییری مى دهد؟

یکى از قویترین استدلال طرفداران مجازات اعدام همواره این بوده است که وجود مجازات اعدام در جامعه باعث ترس مجرمین از مرگ مى شود و طبیعتأ جرم کمتری اتفاق مى افتاد. ایشان استدلال مى کنند که مجازات اعدام برای مقابله با جنایت و جنایتکاران ابداع شده است. آیا این استدلال درستى است؟

خوشبختانه هم اکنون در کشورهای بسیاری مجازات اعدام لغو شده است. در اروپای غربى و یا کشورهای بازار مشترک، سالهاست که این مجازات از قوانین کیفری پاک شده است. بیش از نیمى از کشورهای جهان مجازات اعدام را رسمأ از قانون مدنى خویش و یا بطور عملى حذف کرده اند، یعنى اینکه هیچ مورد اعدامى در ده ساله اخیر نداشته اند. در میان کشورهای جهان امریکا و ایران در صدر جدول مدافعان مجازات اعدام قرار دارند. بر اساس گزارش سال ٢٠٠٣ سازمان عفو بین الملل، امنستى، ایران و امریکا جزه هفت کشوری هستند که در میان محکومین به اعدام آنها، جوانان زیر ١٨ سال نیز دیده مى شود. هرچند در امریکا ١٢ ایالت از ٥٠ ایالتهای متحده امریکا، مجازات اعدام را لغو کرده اند اما در ٣٨ ایالتى که هنوز این مجازات وجود دارد، تنها در سال ٢٠٠٣ نزدیک به ٣٦٠٠ نفر محکوم به اعدام شدند. در میان این ایالتها، ایالت تکزاس از همه بدتر است. تحقیقات بسیاری که در خود امریکا در زمینه تاثیر مجازات اعدام بر کاهش جرم و جنایت، صورت گرفته، خلاف نظریه طرفداران مجازات اعدام را ثابت مى کند. نه تنها در امریکا و بویژه ایالت تکزاس، آمار جرم و جنایت کاهش نیافته است بلکه سیری صعودی دارد. متاسفانه سن مجرمین هم بسیار کاهش یافته است و در میان محکومین به مرگ افراد زیر ١٨ سال بسیاری به چشم مى خورد. ٣٦٠ نوجوان در میان کلیه اعدام شدگان در سراسر امریکا، وجود دارد.

در ایران به مراتب وضع بدتر است. جرائم بسیاری است که در ایران با مجازات مرگ روبرو مى شوند. جرائمى که در ببیشتر کشورهای جهان خیلى وقت است مجازات مرگ را در پى ندارند، مانند، جرائم سیاسى، همجنسگرایى، رابطه جنسى خارج از ازدواج و صد البته برای زن و . . . هنوز در ایران با مجازات مرگ روبرو مى شوند. مواردی چون سنگسار به عنوان یک نوع مجازات اعدام، هنوز هم در ایران اتفاق مى افتد. شاید به جرئت بتوان گفت که وحشیانه ترین، ضد انسانى ترین شیوه اجرای حکم اعدام، همین سنگسار باشد. خوشبختانه در سطح ایران و جهان کمپین وسیعى علیه سنگسار در سالهای اخیر از سوی مدافعین حقوق انسانى و فعالین حقوق زنان به پیش برده شده است که موفقیتهای بسیاری نیز کسب کرده است. اما با این حال هنوز این مجازات از قوانین کیفری جمهوری اسلامى ایران حذف نشده است. در ایران همان استدلال یعنى جلوگیری از ابتکار جرم نیز برای دفاع از این نوع کیفر به کار گرفته مى شود. تا جائیکه من بیاد دارم و مى شود به اسناد آنهم در روزنامه های خود ایران، رجوع کرد، تا به حال دهها هزار انسان در ایران اعدام شده اند. بر اساس گزارش سازمان عفو بین الملل در سال ٢٠٠٣ تنها ١١٣ مورد اعدام از سوی مقامات دولتى ایران رسمأ اعلام شده است. که بسیاری از اجرای این احکام علنى و در خیابانها صورت گرفته است. آیا از وقوع جرم کاسته شده است؟ صحفات حوادث روزنامه های داخل کشور جواب منفى به این سئوال مى دهند. فصاص یکى از قوانین اسلامى است که مجازات اعدام را حمایت مى کند. آیا واقعأ اجرا حکم اعدام به خاطر ارضای حس انتقامجویى خانواده مقتول است؟ این دروغى بیش نیست چرا که در موارد بسیاری از حکمهای اعدام در ایران، پرونده قتلى وجود ندارد که اجرای حکم اعدام قصاص آن قتل باشد. مانند اعدامهای زندانیان سیاسى.

اما اگر واقعأ اجرای حکم اعدام برای ارضای حس انتقامجویى خانواده قربانى در موارد قتل باشد، آیا خانواده مقتول با اعدام قاتل، عزیز از دست رفته خود را به دست مى آورند؟ آیا اگر جامعه با خانواده قربانى یک همدردی همه جانبه و انسانى کند و همه لوزام لازم را فراهم آورد که این خانواده بتوانند به نحو بهتری این ضایعه را متحمل شوند و آیا اگر کمک کند که به جای انتقام و اجرای قتل نفسى دیگر، داغدار کردن خانواده ای دیگر، ببخشند و جای خالى عزیز خود را با محبت و عشقى که از اطرفیان و جامعه مى گیرند، پر کنند، حالشان بهتر نخواهد شد؟

چه کسى مستحق اعدام است؟ از نظر من راستش هیچکس، حتى کسى که عمدأ مرتکب یک قتل فجیع شده است. راستش برای من نه نوع جرم مهم است و نه جنسیت، نژاد، رنگ پوست و مذهب مجرم بلکه تنها چیزی که مهم است این است که اعدام هم یک قتل نفس است. و از نوع فجیع ترین آنهم هست که یک مرجع قدرتى به نیابت از جامعه نقشه قتل یک انسان را که "مجرم" خطاب مى شود مى کشد و زمان آنرا هم علنأ اعلام مى کند. وقتى قتل نفس جرم محسوب مى شود. آیا دولت حق دارد آدم بکشد اما شهروندان حق ندارند اینکار را بکنند؟ وقتى دنیای مدرن امروز معتقد است که هیچکس حق کشتن هیچ انسانى را ندارد، پس این هم شامل دولت و مراجع قدرت سیاسى- اقتصادی و مذهبى هم مى شود. به همین دلیل ساده مى توان و باید خواستار لغو مجازات اعدام شد. اما دروغ بزرگ دیگری که قدرتمداران معتقد به مجازات اعدام به مردم مى گویند این است که آنها به اعمال مجازات اعدام عاملین جنایت، دزدی و قاچاق را از بین مى برند. این عوامفریبان هیچگاه به این حقیقت که مجازات شوندگان نه عامل جرم و جنایت در جامعه اند که خود قربانى و معلول مشگلات اجتماعى چون فقر و بیکاری، و تقسیم ناعادلانه ثروت جامعه هستند.

من در این نوشته تلاش کردم سئوالهای کلى و عمومى را مطرح کنم که به نظر خودم در رابطه با بحث مجازات اعدام مهم هستند. این اولین باری نیست که من در باره اعدام مى نویسم. و به خوبى مى دانم که قبل از من هم انسانهای شریف و بزرگ بسیاری در استدلال علیه مجازات اعدام مطالب بسیار مهم و مستدلى را نوشته اند. هدف من در نوشتن این مطالب در رابطه با خواست لغو مجازات اعدام این است که یک بار دیگر افکار عمومى ایرانیان را به این مسئله مهم جلب کنم. و با در نظر گرفتن شرایطى که در رابطه با پرونده کبرا رحمانپور پیش آمده است و با در نظر گرفتن شرایط حساس زندانیان سیاسى در این تحولات و نگراانیهای خانواده های زندانیان سیاسى، نیروهای خود را یکپارچه بسیج کنیم و به رژیم جمهوری اسلامى فشار بیاوریم تا ضمن لغو حکم اعدام کبرا رحمانپور، سعید ماسوری و . . . کلأ مجازات اعدام را قوانین قضایى کشور پاک کند. حتى اگر رسمأ این را اعلام نکند واما موفق شویم که جلوی اعدامها را بگیریم و از این پس هیچکس در ایران اعدام نشود، پیروزی بزرگى نصیب جنبش انسانى، آزایخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران شده است

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar